مهارت حل مسئله و تصمیم گیری

یکی از مهم ترین مهارت ها یا ویژگی های مدیران و افراد تأثیر گذار، توانایی حل مسئله و گرفتن تصمیمات خوب برای رسیدن به نتایج بیشتر و بهتر است.

توانایی حل مسائلی که در کارتان پیش می آید، با درآمد بیشتر و ارتقا سریع تر نسبت مستقیم دارد.

بر راه حل ها تمرکز کنید

زندگی و کارتان، سلسله ای متوالی از مسائل است. تنها وقفه در جریان پیوسته مسائل، بحران ها هستند. مهارت برخورد مناسب با بحران های اجتناب ناپذیر، معیار کلیدی شخصیت و شایستگی شما است.

تمرکز در آینده

افراد چاره جو، ارزشمندترین منابع انسانی هر سازمان هستند. برای برگرداندن فکرتان از مسئله بر راه حل، از خود بپرسید: «حال چه باید کرد؟»

هر چه بیشتر، بر یافتن راهکار تمرکز کنید، راه حل های بیشتری می یابید.

با بزرگ شدن مسائل پول، قدرت و موفقیت بهتری در اختیارتان قرار داده می شود. در واقع، تمام آینده شغلی و زندگی تان به مهارت حل مسائل، در جایگاه خودتان بستگی دارد. با حل مسائل خود به خود به سطح بالاتری ارتقا می یابد.

حل سیستماتیک مسائل

گام اول: مسئله اصلی را دقیقا درک و بررسی کنید.

گام دوم: یافتن تمام علت های محتمل که چرا و چگونه چنین اتفاقی افتاد؟

گام سوم: پیدا کردن راه حل های بیشتر احتمال رسیدن به بهترین راه حل را دارد.

گام چهارم: تصمیمی را اتخا‌ذ کنید.

گام پنجم: برای اجرای تصمیم، مسئولیت ها و کیفیت را تعیین کنید.

گام ششم: تصمیم تان باید معیار سنجش و زمانبندی برای ارائه گزارش ها داشته باشد.

گام هفتم: برای پیاده سازی قطعی راهکارتان و حل مسائل، خودتان یا فرد دیگری را مسئول کنید. هر چه بیشتر بر راه حل ها متمرکز کنید زیرک تر می شوید و به راه حل های بهتری می رسید.

کسانی که در حل مسئله بهترین هستند، بیش ترین درآمد را دارند و سریع تر از دیگران ارتقا می یابند.

قوی ترین کامپیوتر

مغز انسان همانند یک کامپیوتر قدرتمند توانایی حل تمام مسائل را دارد. تنها تفاوت بین انسانهای مؤثر با کسانی که از دستاوردهایشان راضی نیستند، میزان استفاده آن ها از این کامپیوتر قدرتمند است.

با مطالعه درباره مغز به سادگی می توان روش استفاده از آن را یاد گرفت

دو نیم کره مغز

نیم کره چپ مغز مسئول وظایف ریاضی، علمی، شفاهی و موارد واقعی سروکار دارد. این قسمت مغز، «بخش مهندسی» شما است و بر پردازش اطلاعات به صورت گام به گام متمرکز است.

اما نیم کره سمت راست بسیار متفاوت و کل نگر است و به صورت لحظه ای کار می کند در حالی که نیم کره چپ درگیر جزئیات است.

نیم کره راست مغزتان، مسئول فرایندی شهودی تفکر، احساس مانند موسیقی و خندیدن و حل مسئله و تصمیم گیری است.

رسیدن به حداکثر کارایی

وقتی یاد بگیرید که دو نیم کره را هماهنگ سازید تا با یکدیگر همکاری کنند، عملکرد خارق العاده ای پیدا می کنید.  تصمیم حسی یا شهودی تمام دانش شما را در مورد موضوع موردنظر را در یک لحظه کنار هم قرار می دهد و به شما جوابی می دهد که استنتاج برتری نسبت به روش گام به گام که درنیم کره سمت چپ است می دهد.

 به همین دلیل، افرادی که رأس امور سازمان ها هستند، تمایل دارند در حل مسائل و تصمیم گیری های مربوط به خود و دیگران، حسی عمل کنند زیرا قدرت تصمیم گیری شهودی، موفقیت و اثرگذاری را در هر کاری افزایش می دهد.

چهار ویژگی ذهنی

لازمه برانگیختن شهود و ارتقا سطح ذهن، داشتن چهار ویژگی خاص ذهنی است. اولین مورد «اعتماد و اعتقاد» کامل به شهودتان مانند باوری کودکانه و تمایل به حرکت در جهت ذهنتان است.

دومین ویژگی ذهن برای استفاده مؤثرتر از شهودتان، «نگرش تفکر مثبت» است در تفکر مثبت درباره نتایج آرام، آسوده و خوش حال باقی می مانید و پاسخ سازنده به اضطراب و مصیبت است.

سومین ویژگی ذهنی برای تجهیز شهودتان «انتظار با اطمینان» است. هرچه مثبت تر و مطمئن تر باشید، راهکارهایتان دقیق تر و سریع تر به دست می آید و کمک می کند به اهدافتان برسید.

چهارمین ویژگی برای تصمیم شهودی، «گوش دادن» است. مدام به صدای درونتان گوش دهید تا نتیجه بهتری بگیرید.

سه محل برای استفاده از شهود

در سه حوزه می توانید براساس شهودتان تصمیم بگیرید و از اشتباهات پرهزینه بپرهیزید.

روابط شخصی: در ارتباطات با همسر، فرزندان یا دوستان و در هر موقعیتی به حس درونی خود گوش کنید تا همواره حرف یا عمل درست را انجام دهید. دلیل عمده مشکلات موجود در روابط این است که یک طرف و یا هر دو طرف شهود خود را نادیده می گیرند و مشکلات بزرگی ایجاد می شود.

روابط حرفه ای: توجه به ندای درونتان کار درست یا اشتباه را در هر موقعیتی کاری را به شما نشان می دهد. اگر در روابط  کاری و حرفه ای به شهودتان تکیه کنید همواره خواهید دید شما را به سمت درستی هدایت می کند.

انتخاب کردن: هرگاه  در حال صحبت، مذاکره، خرید، فروش، پذیرفتن شغل یا رد کردن آن هستید، به نوعی در حال انتخاب هستید با اینکه برخی از این انتخاب ها مهم نیستند، ولی آن ها پیامدهایی جدی و طولانی مدت دارند. به همین دلیل در هر تصمیمی بهتر است از قدرت اعجاب انگیز شهودتان استفاده کنید.

قدرت خود را افزایش دهید

برای افزایش قدرت شهود ذهنی تان، چند گام مشخص وجود دارد.

ابتدا صورت مسئله را به وضوح بنویسید. که آیا با یک «تک مسئله» مواجه هستید یا «مسئله خوشه ای» این آغاز فرایند شهود است. پس از روشن شدن مسئله از خود بپرسید «مسئله شامل چه چیز دیگری است؟» شهود شما کار درست را نشان می دهد البته شاید اجرای آن آسان و راحت نباشد.

جمع آوری اطلاعات

پس از مشخص شدن صورت مسئله، تحقیق کنید و در مورد مسئله مطلب بخوانید و اطلاعات جمع کنید. گاه تحقیقی مختصر، جواب دقیق مسئله را نمایان می کند.

از دیگران کمک بگیرید و با افراد زیادی صحبت کنید

پس از تشریح دقیق مسئله و انجام تحقیقات همه جانبه، با افرادی که اطلاعات مفیدی دارند صحبت کنید. با پرسیدن سؤال از کسانی که تجربه مشابهی داشته اند، می توانید به طرز باور نکردنی ای مطلب یاد بگیرید. در نهایت از تک تک آن افراد مطلع تر خواهید شد.

مهارت فکر کردن شما

یکی از ارزشمندترین دارایی های شما، توانایی فکر کردن و استفاده از مغز برای رسیدن به نتیجه است.

فرض کنیم صورت مسئله را به وضوح مشخص کرده اید، مطلب خوانده اید و تحقیقات جامعی انجام داده اید، از دیگران مشورت گرفته اید و تمام جزئیات مسئله یا موقعیت را نوشته اید. پس از ثبت جزئیات آن را چند بار مرور کنید تا ذهنتان غرق مسئله شود و نیم کره راست مغزتان برای تحلیل مسئله، جمع آوری تمام حقایق و ارائه  راه حل شهودی آماده شود.

عمل نوشتن تمام جزئیات یک مسئله یا موقعیت، شهود را برمی انگیزد و به ایده ها و راهکارهایی برتر از روش های متداول می رسید.

روش «طوفان فکری» برای حل مسئله

اگر راه حلی پیدا نشد گام بعدی این است که خود را ملزم به نوشتن ۲۰ راهکار احتمالی مسئله کنید. بالای برگه بنویسید «چگونه می توانیم این مسئله را حل کنیم؟» یا «چگونه می توانم به هدفم برسم؟»

سپس ۲۰ راهکار، جواب یا اقدام ممکن برای سؤال خود بنویسید. اغلب راهکار بیستم، دریچه ای به جوابی است که دنبالش بودید. این روش، حس شهود شما را تحریک می کند و جوابی به ذهن می آورد که می تواند جواب کامل مسئله باشد.

از این پس هرگاه با چالشی بزرگ، مسئله یا هدفی مواجه شدید، آن را در قالب سؤال در بالای برگه بنویسید و خود را ملزم به نوشتن حداقل ۲۰ راه حل کنید.

تمرین مداوم «طوفان فکری»، ذهنتان را قوی تر، سریع تر و منعطف تر از قبل و IQ  شما را بالا می برد.