جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

قوانین طلائی برندسازی

قوانین طلائی برندسازی

اصول برند سازی

ابتدا باید بدانیم برندسازی چیست و چه اهدافی را دنبال می کند.در واقع برند سازی ایجاد یک نام مناسب و یک تصویر مناسب از محصول است بهگونه ای که در ذهن مشتری به راحتی ثبت شود.هدف از برندسازی نشان دادن تفاوت میان محصول ما و محصول رقیب است همچنین برای ایجاد علاقه و شکل گیری نوعی اعتماد و وفاداری از سوی مشتری می باشد.

1.قانون توسعه(انبساط)

هر قدرت نفوذ هر برند با گسترش آن رابطه ی عکس دارد.مثلا در گذشته شورولت ماشین پرفروش آمریکایی بود و در سال1986 شعبه فروش اتومبیل های شورولت  شرکت جنرال موتورز 1718839 اتومبیل به فروش رساند اما چون مفهوم برند سازی نادیده گرفته شد امروزه حدود یک میلیون اتومبیل در سال به فروش میرسد و از اتومبیل های فورد عقب مانده است.

2.قانون تمرکز(انقباض)

تمرکز در ایجاد یک محصول و ایجاد ویژگی های خاص بر روی آن محصول توانایی برند را افزایش می دهد.مثلا قهوه استارباکز که یکی از محبوب ترین نام های تجاریست 30مدل قهوه تولید میکند اما فقط قهوه تولید می کند این یعنی با محدود کردن تمرکز خود به موفقیت دست یافته است.

3. قانون  شهرت و معروفیت

نام گذاری برای هر محصول از شهرت آن به وجود می آید نه از تبلیغات زیاد مثلا آنیتا رادیک بادی شاپ را در سال 1976 افتتاح کرد که هدف او تولید لوازم آرایشی طبیعی بود و ساختار مشخصی داشت امروز تقریبا بدون هیچ تبلیغات و سر و صدایی این شرکت به عنوان یک نام تجاری معتبر در جهان شناخته شده است.

4.قانون تبلیغ

برای ماندگاری برند باید تبلیغ کرد.مثلا لاستیک های گودیر سالها با عنوان لاستیک های دجه یک تبلیغ می شوند پس هر کس بخواهد لاستیک خوب بخرد یاد این محصول می افتد.

5.قانون واژگان

برای ایجاد یک تصویر ذهنی کاملا واضح و ماندگار  یک برند باید تلاش بسیاری کند.مثلا شرکت فدرال اکسپرس  اولین شرکت پست هوایی است که تمرکزش بر روی تحویل پستی شبانه است و به همین دلیل موفق شد زیرا کلمه ی شبانه را در ذهن مخاطب تثبیت کرد.

6.قانون اعتبار

اعتبار و اصالت یک برند  گویای همه جیز است و این مورد باید به مخاطب به مرور زمان اثبات شود در واقع اعتبار، اصول اصلی و اساسی در موفقیت برای برندسازی به حسا ب می آید مثلا شرکت کوکاکولا  در تبلیغات خود از شعار یک نوشابه واقعی  استفاده می کند این یعنی بر اصالتش تاکیید دارد.

7.قانون کیفیت

کیفیت در محصول امری مهم و انکار ناپذیر است و همه ی افراد معمولا خواستار جنس با کیفیت هستند اما این موضوع دلیل بر آن نیست که یک برند تنها به واسطه ی کیفیت بالا به برند تبدیل شود و عوامل دیگری در این ماجرا دخیل اند.مثلا برند ریباک یکی از بهترین برند ها در حوزه کفش و لباس های ورزشی است اما ایا کیفیت این محصولات دلیل اصلی موفقیت آن است؟ شاید پاسخ منفی باشد.و آیا کیفیت محصولاتش بالاست؟ قطعا بله.

8.قانون طبقه بندی

برند سازی زمانی موفق است که بخش طبقه بندی محصولاتش را ارتقاع دهد و نه صرفا برند یک محصول را.به عبارت دیگر زمانی که شرکتی محصولات متعددی داردباید روی یک محصول از میان بقیه محصول ها تمرکز بیشتری داشته باشد و آن را اتقاع دهد و در کنار آن محصولات دیگر نیز ارتقاع یابند .مثلا سس هاینز در بیشتر کشورها  بسیار پر فروش بوده اما این شرکت روی سس گوجه فرنگی خود تمرکز کرده و برای آن تبلیغات می کند.

9.قانون نام

نام گذاری یک برند به صرف وقت و دقت نیاز دارد  و اگر به آن توجه نشود به عنوان یک نقطه ضعف بارز خود رانشان می دهد.بسیاری از شرکت ها به علت رعایت نکردن همین قانون ساده اما مهم خسارت های فراوانی داده اند.

10.قانون توسعه

این قانون از جمله قوانینی است که برای حیات و بقای یک شرکت بسیار ضروری است از آن جهت که اگر شرکتی انواع و اقسام محصولات را با یک برند تولید کند دیر یا زود ضرر می کند نمونه ی آن کارخانه ی تولیدی رب تبرک که پس از فروش این محصول اقدام به تولید محصولات دیگر با این نام کرده است.

11.قانون تبعیت

این قانون نوعی پذیرش شرایط و استقبال از سایر اسامی و برند هاست به گونه ای که یک برند درجه دوم میتواند از بعضی شرایطی که یک برند درجه اول دارد استفاده میکند بهره مند شود به عنوان مثال موقعیت مکانی فروش محصولات.

12.قانون اسم عام(ژنریک)

امروزه به کرات شاهد  استفاده اسامی عام  به عنوان نشانه یا علامت برای نام های تجاری و برند شرکت ها هستیم. این موضوع هیچ تاثیری در روند پیشرفت شرکت ها نخواهد داشت و شاید بتوان گفت مانع از خلق ایده های  جدید می شود.این موضوع بیشتر در مناطق خرده فروشی به چشم می خورد.

13.قانون شرکت

نکته ای که بسیاری را به اشتباه می کشاند تفاوت قائل نشدن میان نام شرکت و نام برند است.باید توجه داشت که این دو کاملا با هم متفاوت اند نام شرکت برای انجام خرید و فروش ها و داد و ستد های تجاری استفاده میشود اما نام برند برای نفوذ در ذهن مشتریان و روشن کردن آنهاست.

14.قانون زیربرندها

هر برندی می تواند صاحب چندین زیر برند باشد اما نکته اینجاست که صاحبان این مشاغل بر حسب نیاز زیر برند سازی می کنند و یا برای کسب در آمد بیشتر؟اگر پاسخ مورد دوم باشد قطعا این زیر برندها موجب اسیب زدن به برند اصلی خواهند شد و گویی در نهایت برند اصلی محو می شود.

15.قانون هم خانوادگی

شاید گروهی بر این باور باشند که برند دوم از یک شرکت شانس کمتری برای فروش بالا دارد اما این گونه نیست و افراد موفق زمان و مکان مناسبی را برای ایجاد برند دوم میگذارند چرا که محصول تولیدی محصولی خاص با ویژگی های خاص و برای بازاری خاص طراحی می شود.

16.قانون شکل

قانون اشکال اینگونه بیان می کند که هر فردی اشکال و دنیای پیرامون را با دو چشم خود می بیند بنابراین باید اشکالی برای برند در نظر گرفته شود که چشمان مشتریان را به خود جذب کند.در واقع برای تولید یک نشان تجاری قواعد و چهرچوب هایی باید رعایت شود یکی از آنها به عنوان مثال اندازه ی آن است که باید تقریبا عرض دو و یک چهارم واحد و ارتفاع یک واحد داشته باشد همچنین فونت نیز متناسب با نام انتخاب شود و مواردی از این دست.

17.قانون رنگ

رنگ ها تاثیر فوق العاده ای در مغز انسان دارند .امروزه ثابت کرده اند که برای رقابت در حوزه تجارت استفاده از رنگ های متضاد با رنگ محصول رقیب کمک بی نظیری در جلب توجه و غلبه بر رقبا می کند.به عنوان مثال ایرانسل از رنگ زرد در تبلیغات و در مقابل آن همراه اول از رنگ آبی استفاده میکنند.

18.قانون حد و مرز ها

برای یک برند وجود حد و مرز بی معنی است و باید برای برند سازی به جمعیت کل جهان اندیشید مثلا در حوزه ی پیدا کردن نام باید نامی برگزیده شود که برای هر شخصی با هر زبانی ساده،روان و به یاد ماندنی باشد.

19.قانون ثبات

قانونی که رعایت آن شاید کمی مشکل باشد اما اگر رعایت شود موفقیت های پیاپی به همراه دارد.این قانون بر ثبات تاکید دارد به این معنی که یک برند نباید به بازار فعلی و بالا و پایین شدن های اقتصادی توجه کند بلکه باید اهسته و پیوسته حرکت کرده و به دنبال پرش ناگهانی نباشد به عبارت دیگر یک برند باید به فکر فروش محصول خود به چندین نسل باشد و نه عده ای محدود.این ثبات به بار نمی نشیند مگر با تلاش و صبر  و در طی چندین دهه فعالیت مستمر .

20.قانون تغییر

هر برندی را میتوان تغییر داد و این موضع هیچ گاه غیر ممکن نیست اما برای آن باید زمان و هزینه بسی طولانی صرف شود.

21.قانون فناپذیری

برندها نیامده اند که تا ابد بمانند.باید این واقعیت را قبول کرد که یک برند ممکن است سابقه درخشان در بازه ی زمانی خاصی داشته باشد و به دلایلی نتواند رقابت کند این موضوع اصلا بد نیست که برندی از خود صلب امتیاز کند چرا که شکست را قبول کرده است و این اوج اقتدار را نشان می دهد در نقطه ی مقابل افرادی هستند که هنوز برند خود را با چنگ و دندان نگه داشته حاضر به تغییر و یا تسلیم نیستند که این موضوع خوشایند نیست.

22.قانون یکتایی و تک منظوره بودن

 یکتایی برند در هر زمان مهم ترین وجه یک برند به حساب آمده است.وقتی شرکتی روی موضوعی خاص متمرکز است و این را به مخاطب خود القا می کند و سالیان دراز این روند را ادامه می دهد مشتریان این برداشت ذهنی را دارند که این شرکت قطعا بعد از گذشت سالیان دراز به نهایت تکنولوژی و ایده در آن محصول دست یافته پس بی شک قابلیت اعتماد بالایی دارد و این ثبات ادامه می یابد مانند شرکت ولوو که در دهه ی گذشته به عنوان کمپانی اتومبیل های لوکس اروپایی بیشترین فروش  بی.ام.دبلیو و مرسدس بنز را در امریکا تجربه کرده است. 

دیدگاهتان را بنویسید